با تمووم اجاره نشینییشان حسِ تملّک و مالکیت دارن
همون مهموونی که باس با هر سازش خوب برخصی....
نترس...گریه نکن...هدیه ی کوچیک
اوس کریم تورو بغل میکنه !
9ماه هست که لحظه شماریت میکنه
و کلی ذوق با مشتُ لگدهات کرده....
مامانتو میگم!
خوب که به خودت اومدی
به رنگِ دستُ پات نگا نکن!
فرقی نمیکنه که سیاه باشی یا زرد سفید باشی یا بور
داخلتو سبز نگه دار....همیشه ، همه جا
فرقی نمیکنه کجا به دنیا میای نژادت چیه...
سعی کن جنست از جنسِ آدمیزاد باشه...
خانواده ات پولدارباشن و جهان گرد
یا فقیرُ دوره گرد تو باس بدونی که اینجا همه چیز فانیه تَهش مُردنیه...
روزی میرسه که احساس میکنی بدون«اون» نمیتوونی زندگی کنی!
و این جوری با واژه ای به اسم [عشق] درگیر میشی...
روزایی میاد که همه ترکت میکنن
بیرحمانه بدون خداحافظی و تو میمونیو تنهایی...
شبهایی که بارون میاد هم از آسمان هم از چشمات...
روزایی که از فرط خوشحالی احساسِ پرواز داری
حواست پرت نشه اینا همشون گذران میگذرن....
یادتو از کسی که تو رو اورده و میبره بی خبر نکن.
باور کن که تنها و لخت اومدی و همینطورم میری.....
کسایی رو دوست خواهی داشت
کسایی دشمنت میشن
ولی بدون که عشق مظهرِ صفات خداس...اون را به همه هدیه کن...
یک کلوم ختمِ کلوم:
از بچگیت لذت ببر و تا میتوونی بچگی کن
فرصت واسه بزرگ شدن خیلی زیاده ...
به دنیا خوش آمدی آدم کوچولو