Saturday, June 16, 2012

دل تنگی شبانه


دلم که برایت تنگ میشود‌،
 دست به دامنِ جا نمازت میشوم
 چادرت هنوزم گوشهٔ اتاقم جولان میدهد
 صدایِ زمزمه های شبانه ات،
  کمُ بیش می آید
 تو نرفته ای انگار....
 خاطرت همیشه با من هست,
 سرِ هر صبح با خورشید.....
 تو چگونه آدمی هستی؟
 مگه میشود تورا فهمید...
 مردِ قصه های من حتی
 زنِ زندگیه من هستی....
 مادرم بیا...بیا امشب
 خاطرت خواب را حرامم کرده
 کودکِ درونِ من امشب
 از تمام کودکی هایم
 طاقتش ضعیف تر گشته.....
 تورا به جانِ کبوتر های پشتِ پنجره ات
 زودتر بیا، فقط همین یکبار......

چشمها را باید شست؟


این روزمرّگی ها ادامه میدهند ما را
 حتی شاید دوست نداشتنی تر از همیشه
 تمام حاصلمان میشود خستگی،بی حالی...
 یک جای کار عجیب پای لنگی دارد
 هرچه دوروبرمان شلوغ تردرونمان تنها تر...
 هرچه در جمع شاد و کیفورتردر تنهایی افسرده تر...
 واقعاً مشکل کجاست؟چاره چیست؟
 راست میگفتی سهراب جان:
 چشمها را باد شست
جور دیگر باید دید...
 ما عادت کرده ایم
 نداشته هایمان را ببینیم!!
 حسرت اتفاقاتِ نیافتاده را بخوریم!
 دلمان را به هیچ هایمان خوش کنیم و
 نقشِ بی ارزش ترین ها را پررنگ کنیم...
 و در نهایت از همه چیزو همه کس طلبکار باشیم...
 اندکی تغییر باید...
 با تمام آنکه میدانم صدای سوتِ قطار پایانِ زندگیه من است
 میخواهم آنقدر زیبا باشم
 که چشمِ عکاس را بگیرم.....
 آنقدر آزاد زندگی کنم 
 تا با شنیدنِ صدای سوت
 حتی اندکی افسوس نخورم....
   اوس کریم جون چشمی بده تا زیبا ببینم

زیبا دیده شدنش با من

نسل من، کجاست خوشبختی!!

روزها فکر من اینستُ همه شب سخنم
که چرا غافل از احوالِ دلِ خویشتنم....

اصلاً نمیخواهم شعر بگویم چون این یک فریاد است......

فریاد از نسلی که در حالِ سوختن است خسته از همه چیز و امیدوار به معجزه......
چون پرِکاهی معلّق گاهی خود را به اینسو میبیند و گاهی به آنسو!!!!!

 فریاد ازینکه هیچ نسلی از جوانانِ تاریخ
به اندازه اش تفریح نداشته اند.........ولی از همه نسل ها غمگینتر بود

نسلی که نه فقط داخل مرزهای ممنوعه
بلکه در هر شرایط و هر مکانی احساس یک گمشده داشت!!!!!!!!!

خسته از جنگ، خشونت ،قطعنامه ، تبعیض نژاد،  سیاست ،سوسیالیسم و هزار اسمِ دیگر............
و صد البته خسته از دینُ آیین و البته ناخواسته از خدا........

جوانانی که ترجیه دادند تا برای جنگیدن با مشکلات دنیا تفریح کنند!!!!!!!!
چاره هر دردی را تفریح دیدند
ولی افسوس که چاره ای برای آخرین لحظه بیداریشان نیافتند جز غــــــــــــــــــــم.........

آنقدر از مسیر دورشان کردند که امید به هیچ معجزه ای هیچ راه نجاتی نداشته باشند
تا بر عکسِ فطرتشان خود را تنها، بی پناه،ناامید ودر اوج لذت... خود را تمام شده ببینند......
لذتی که برایشان تعریف کرده بودند.....

بزرگترین دردشان شد بی معشوقی، بزرگترین لذتشان شد سکس،بزرگترین فکرشان شد ظاهری زیبا
بزرگ ترین هدفشان شد......؟؟؟؟؟؟

افسوس........افسوس که در این نسل به بار نشسته ایم....
افسوس که باید خود را در همین لباس ببینیم....
باید دردهایمان را پشت ظاهر آراسته پنهان کنیم......
گاهی اگر وقت شد خدایی هست، هیچگاه گاه در خوشی یادش نکنیم......
دلخوش کردیم به رابطه ای که در حد روابطمان با دورترین دوستانمان هم نیست!!!!!
حضورش را کمتر احساس کردیم و هرجا مرگی، اندوهی بود دعوتش کردیم.....


نــــــــــــــــسلِ من!!!!!
خوشبختی درون توست،درون خانه ات، گاهی آغوشِ گرمِ مادرت... گاهی دستان خستهٔ پدرت... گاهی چهره معصوم مادر بزرگت با آن جا نمازش......گاهی حرارت عشق همسرت .....گاهی میوه های درخت عمرت.....همیشه هست با اشکال مختلف.....
حتی گاهی در تنهاییت.... گاهی در تفریحت.. گاهی در ناراحتی.....ولی همیشه جاییست که نزذیک خدا باشد.
خوشبختی همه جا هست، همین نزدیکی.




امروز همه چی دیدم جز....

امروز مردیو دیدم که با همهٔ غرورش از فشار زندگی بغضش ترکید...
 امروز زنیو دیدم که روشو گرفته بود و باهمه حیاش تقاضای کمک داشت....
 امروز چند تا جوانو دیدم که انسانیتشوون همقدِّ پایین تنه شوون شده بود....
 امشب دوباره عشق بازیه آسمانُ زمینو دیدمو خیس شدم
 از شرم خیس شدم از خجالت خیس شدم از بارون ولی نه
  اوس کریم شرمنده اگر لحظه ای به عدالتت شک کنم ولی
 من گنجایششو ندارم..

مردیتو ثابت کن

تو دیگه واسه خودت مردی شدی!!!
مرد!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
باس مرد باشی تا بفهمی مرد بودن چقدر سخت است...
هم باس تکیه بدی هم تکیه گاه باشی
 هم پناه گاه باشی هم پناه بگیری.
 ولی شدنیه
مثه باباهامون 
مثه مامانامون
مرد بودن به جنسیت نیست

اینکه سالها بعد بچه ت به داشتنت بباله شدنیه
بچه ت جلو پاهات بلن شه افتخاره
اینکه با همه فشارها زندگیتو بچرخونی
 اینکه تو سرما، گرمای جامعه خانه رو گرم، خنک کنی شدنیه
 فقط یه کم
 فقط یه مقدار خود باوری!!!
 بذار بگن مرد نیست بگن همه نامردن!!!
 تو به خودت ثابت کن...

ثابت کن که مردی همووونقدر عاشق همونقدر حساس ولی از نوع مردووونه!!!
 مخترع شدن٬ شاه شدن٬ فاتح شدن همگی پیشکش
 تو بجنگ و خودتو به خودت و عشقت ثابت کن!!!
 سرتو بالا بگیر رفیق
 دنیای ما محتاج مردانگیه توست

زن و مرد ندااااااره 

والسلام